.
زن که گله های بسیاری داشت بدون اینکه
سرخود را بلند کند، شروع کرد به نوشتن.
مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی
به همسر، نوشتن را آغاز کرد.
یک ربع بعد با نگاهی به یکدیگر کاغذ ها را
رد وبدل کردند. مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند…
اما
زن با دیدن کاغذ شوهر، خجالت زده شد و به سرعت کاغذ خود را پاره کرد.
شوهرش
در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود: ”دوستت دارم عزیزم”